تاريخ : جمعه 20 مرداد 1391برچسب:آداب و رسوم, اعتقادات, گرجیهای فریدن, | 13:57 | نویسنده : سعید یسلیانی

گرجیهای منطقه فریدن که توسط شاه عباس کبیر پادشاه صفوی در فاصله سالهای ۱۰۲۵ و ۱۰۲۶ هجری از گرجستان شوروی به ایران منتقل شده و دسته‌ای ازآنها به فریدونشهر که در واقع دروازه‌ای برای ورود عشایر و ایلهای بختیاری از نظر جغرافیایی به شمار می‌‌آید صرفاً به خاطر جلوگیری از حملات پی در پی عشایر به دهات فریدن اعزام شده اند. از نقطه نظر مراسم و اعتقادات مذهبی و غیره وجه اشتراکی با سایر طوایف ایرانی در آنها به چشم می‌‌خورد و این شاید بیشتر به این خاطر باشد که گرجیها برخلاف ارامنه رنگ ایرانی به خود گرفته، تغییر مذهب دادند و با ایرانیان آمیزش کردند اما تغییر زبان ندادند و اکثریت به اتفاق به همان زبان گرجی صحبت می‌‌کنند. دختر و پسری که می‌‌خواهند با هم ازدواج کنند اغلب با هم بوده و از همان دوران کودکی با هم معاشرت دارند و در ییلاقها و کارهای کشاورزی و دامداری و حتی شب نشینها همدیگر را کاملاً آزموده اند. خواستگاری به این طریق آغاز می‌‌شود که پسر دختر دلخواه خود را به پدر و مادر معرفی می‌‌کند و پدر و مادر موضوع را به اطلاع خویشان نزدیک دختر رسانیده، هرکدام نظر خود را در این مورد اعلام می‌‌دارند پس از بررسی های کامل تصمیم گرفته می‌‌شود. بیشتر این بررسی ها روی پدر ومادر دختر و فامیل و سوابق آنها انجام می‌‌گیرد زیرا معتقدند که دختر همان خواهد بود که پدر و مادر او هستند و همین طور عقیده دارند که بیشتر صفات و خصایص آدمی به فرزندان منتقل می‌‌شود. خلاصه پس از صلاحدید مادر پسر جریان را به اطلاع مادر دختر رسانیده و تحقیقاتی در مورد خانواده پسر نظیر آنچه در بالا گفته شد به عمل می‌‌آورند و بعد جواب قیول و یا رد به طرف مقابل داده می‌‌شود. در صورت اول پدر پسر و دختر هرکدام در یک شب موعود هرکدام به طور جداگانه خویشان خود ار دعوت کرده، پس از صرف شام خویشان خانواده پسر به خانواده دختر رفته و در جلسه مشترک میزان شیربها و مهریه روی ورقه‌ای از کاغذ تعیین و به امضاء حاضرین در جلسه می‌‌رسد. این ورقه را پاگیزه گویند. بعد هرکدام از خویشان خانواده داماد مبلغی پول به عنوان چشم روشنی برای عروس می‌‌دهند. خانواده عروس در عوض برای هرکدام یک کله قند و مقداری شیرینی تهیه دیده‌اند که آخر شب به آنها می‌‌دهند. مراسم این شب را مجموعاً مراسم شیرینی خوران گویند. مهریه عروس معمولاً مقداری پول به انضمام چند دانگ خانه است که غالباً پول به عهده پسر و خانه به عهده پدر داماد نوشته می‌‌شود. شیربها را که معمولاً خرج اطاق نیز می‌‌گویند عبارت است از مبلغی پول به اضافه چند من برنج، شیرینی، قند، چای، سیگار، توتون، آرد، گوشت وچند رأس گوسفند. بعد از مراسم تا زمانی که عروس به خانه شوهر نرفته سعی می‌‌کند خود را از چشم خویشان داماد دور نگهدارد و بعد از مدتی مراسم عروسی را با اطلاع قبلی خانواده آغاز می‌کنند و طرفین، خویشان خود را دعوت می‌‌نمایند با این تفاوت که خانواده داماد حداقل مردم را به چهار وعده غذا دعوت می‌کنند و خانواده عروس فقط برای یک وعده غذا دعوت می‌‌کنند. مردها توسط دو مرد و زنها توسط دو زن که به خانه هایشان می‌‌روند دعوت می‌‌شوند و دعوت شده باید مقداری شیرینی به آن دو بدهد. بعد از صرف ناهار در اولین خویشان داماد همراه با مأمور ثبت ازدواج به خانه عروس رفته و در حضور معتمدین از عروس و داماد اقرار و موافقت به ازدواج و امضاء دفتر ثبت ازدواج گرفته می‌‌شود و بعد صیغه شرعی همانجا جاری می‌‌شود. به این مراسم، مراسم عقدکنان گفته می‌‌شود. بعد شیرینیها با پایکوبی و ساز و دهل با وضعی که همه آنها را آشکارا روی طبقه هاییی روباز گذاشته و با سر خویشان داماد حمل می‌‌شود به خانه عروس تحویل می‌‌دهند. در اولین شب دعوت، داماد را همسالانش با ساز و دهل به حمام می‌‌برند و روی دست و پایش حنا می‌‌بندند و با لباس نو به خانه منتقل می‌‌کنند. ار این به بعد همراه داماد همیشه پسر بچه‌ای که سنش کمتر از ۱۰ سال است و به او نجیب گفته می‌‌شود می‌‌باشد. روز سوم عروسی داماد به خانه یکی از خویشانی که فاصله زیادی با خانه آنها داشته باشد می‌‌رود. بعد با شادمانی میان رقص و پایکوبی خواهران و برادران لباس دامادی می‌‌پوشد و توسط دوستان به حجله گاه منتقل می‌‌شود. در حجله گاه، گوسفندی به پای او قربانی می‌‌شود و پس از روبوسی توسط پدر و مادر و برادران و خواهران به حجله گاه وارد می‌‌شود. ناگفته نماند که پذیرایی مدعوین در اکثر مجالس به وسیله سلمانی ها انجام می‌‌گیرد. بعد از صرف ناهار در روز سوم به تمام حاضرین در عروسی یک بشقاب نخود و کشمش با تکه‌های قند داده می‌‌شود و بعد خویشان و دعوت شدگان هرکدام مبلغی پول و یا اجناس به داماد اهداء می‌کنند که در دفترچه‌ای ثبت می‌‌گردد. اغلب مجموع این اهدایی ها بیشتر از مخارج عروسی و گاهی کمتر و در هر صورت از نصف مخارج عروسی بیشتر است. عصر همان روز برای آوردن عروس به خانه آنها رفته و در پشت بام خانه عروس، خویشان داماد شروع به رقص دسته جمعی به نام چوبی نموده و بعد از اتمام چوبی، رقص با چوب آغاز می‌‌شود تا این که عروس آماده شود بعد عروس را در حالی که برادر داماد دست راست عروس را گرفته و شمشیری در دست دارد و دست او را برادر عروس گرفته است و جلوی عروس یک آینه با چراغی روشن قرار دارد راهی خانه داماد می‌‌کنند. نرسیده به خانه داماد، برادر عروس، عروس را متوقف می‌‌کند تا اینکه مادر داماد به پیشباز عروس رفته، عروس سلامی می‌‌کند و مادر داماد عروس را روبوسی کرده و اول مقداری آب روی سر و روی عروس می‌‌پاشد و بعد آینه‌ای جلوی او می‌‌گیرد و بعد مقداری جو و بعد مقداری گندم روی سرش ریخته و آخر بار یک بشقاب شیرینی و پول روی سرش می‌‌ریزد و بعد به راه افتاده و به حجله گاه می‌‌رود. روز سوم بعد از عروسی، جهیزیه توسط زنان خویشان عروس به خانه داده می‌‌شود و بعد از صرف ناهار جهیزیه به حاضرین در جلسه نشان داده می‌‌شود و بعد خویشان زن داماد مقداری پول هرکدام به عروس و داماد هدیه می‌‌کنند. این جلسه آخرین مجلس عروسی به شمار می‌‌آید. بعد از این عروس از خویشان داماد رو می‌‌گیرد به این طریق که هر موقع آنها را می‌‌بیند قسمتی از روسری خود را به دهان گرفته و به این صورت عرض ادب می‌‌کند که به احتمال قوی، این کار از آداب و رسومی است که از مذهب مسیحیت مابین گرجیها باقی مانده است. از این به بعد روزهای جشن و اعیاد از طرف خانواده عروس مقداری اغذیه و میوه و شیرینی و پارچه به عنوان بهره و یا سهمیه عروس به خانه داماد برده می‌‌شود تا اینکه عید نوروز فرا می‌‌رسد. شب عید نوروز از طرف خویشان و خانواده عروس مقداری آجیل و اغذیه و صابون و حنا و میوه از قبیل انار و پرتغال که همیشه همراه با چند متر پارچه و انگشتر و یا غیره می‌‌باشد به خانه داماد فرستاده می‌‌شود. این مراسم همه ساله تکرار می‌‌شود. صبح روز عید داماد همراه نجیب به خانه هایی که بهره برای عروس آورده‌اند می‌‌رود و برای هر کدام از خانواده ها یک کله قند می‌‌برد. بعد خانواده ها داماد را دعوت می‌کنند هدیه‌ای از قبیل پوشاک و یا مقداری پول به او می‌‌دهند. این رسم فقط برای اولین نوروز سال اول عروسی وجود دارد. معمولاً فصل ازدواج در فریدونشهر با آغاز سرما شروع می‌‌شود. کسی که اولین عروسی را می‌‌خواهد جشن بگیرد حتماً باید از تمام بزرگان خانواده هایی که از اولین روز بهار تا آن موقع که کسی از آنها فوت کرده است دعوت کرده و اجازه شروع مجالس را از آنها بگیرد. طبیعی است افرادی که بعد از او عروسی می‌کنند ملزم به چنین کاری نیستند.

 



صفحه قبل 1 صفحه بعد
  • پزشکی
  • وبلاگ من